سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 1389

  بازدید امروز : 4

  بازدید دیروز : 0

عاشقی هم عالمی داره ...

 
آسمانها و زمین و فرشتگان و شب و روزبرای سه کس آمرزش می طلبند : دانشمندان و دانشجویان و سخاوتمندان [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
نویسنده: حسام ::: شنبه 88/2/12::: ساعت 12:23 صبح

 زهرا ... سلام

 

اول اینکه تولدت مبارک

 

بعد هم اینکه

 

والا به خدا اگه من شبنم رو بشناسم . ولی ...

من که هیچ نمی دونم چه عاملی باعث شده تو این فکر رو بکنی . اخه این طورکه نوشته بودی باهاش بهم میزنم و بعد هم کمی ...

 

من وقتی می خوندم وقتی این جمله رو تا وسط هاش رسیدم یه لحظه تو دلم دلشوره مثل یه موج اومد و رفت .

ازت خواهش کرده بودم که اگه حوصله نداری جوابشون رو بدی خوب کم کم بده ...

این بار هم همین خواهش رو دارم .

دلم می خواد بدونم شبنم چه شخصیتی داره که تو تا این حد خودت رو بهش دوست می دونی ... ( برای اون لجدرار )

 

وقتی می خوای تا روز تولدت دوستی ات رو باهاش ادامه بدی و خجالت می کشی ... این اخلاق رو معمولا افراد در مقابل کسانی دارند که احساس نزدیکی عجیبی باهاشون می کنن ...

 

در ضمن من تا حالا هیچ وقت با یه دختر رابطه ای در حد دوستی نداشتم ...

 

می تونی ازش بپرسی که منو میشناسه یا نه و وقتی داری سوال می کنی به این موضوع توجه داشته باشی که با پرسیدن این سوال قیافه اش چه شکلی می شه ؟

 

وای خدایا ... زهرا ازت می خوام که به سوال هام جواب بدی ...

 

تازه من خیلی از حرفامو هنوز نزدم ...

من مطمئن هستم که تو با این اخلاقات به تنهایی با شبی به این مرحله از دوستی نرسیدید ..

حتما یکی بوده که تونسته شما دو تا رو کنار هم نگه داره ... یا وادار کنه به کنار هم موندن ...

 

و من مطمئن هستم که تا حالا شده به بهانه های مختلف بخوای با اون نفر بهم بزنی که بی خیال شبی بشی ...

 

( کتاب های دکتر شریعتی پر هستن از این جور چیزا

که باید از توی مطلب هاش در بیاری )

 

 

 

 

(تازه من خیلی سوال ها راجع به اون یارو که تکه کلامش هست هیچی ولش کن سوال بپرسم ... )

 

اینا چیزایی خیلی ساده هستن که میشه از تو متن هات در اورد ...

 

.

.

.

...

 

اصلا این طور نمیشه بذار بگم که من چه جوری با وبت اشنا شدم ...

 

 

 

من خیلی وقت هست که با تو هستم ... در واقع با محمد ( کسی که پاتوق رو داره )

و من پیام های تورو که برای محمد می گذاشتی رو دنبال می کردم ولی توی هیچ وب ازت نظر نمی دادم ... در واقع هیچ کدوم از متن هات حس منقلب کننده ی شدیدی در من ایجاد نمی کرد ...

 

ولی با خوندن این جمله واقعا ناراحت شدم ... تو خیلی ساده و خود خواهانه از تموم کردن با شبی حرف می زنی ... این واقعا منو ناراحت کرد و عوض کرد ذهنیت من نسبت به تورو ...

 

حالا یه به سوالات من جواب می دی یا ...

 

 

ازت خواهش کی کنم جواب بده ... من باید بفهمم که شبی چه طور ادمی هست ...

 

چطور ادمی هست که هم به راحتی باهاش دوست شدی

 

 

 

و حالا هم به راحتی داری ازش دست می کشی

 

 

 ...

 

خواهش می کنم ...


 

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم


عاشقی هم عالمی داره ...

حسام
من یه پسر پونزده ساله هستم .اسمم حسام هست و دیوونه هستم و در عین حال احساساتی تا دلت بخواد ولی ... ولی عاشق مباحث روانشناسی هستم و برای همین هم کلی از کتاب های روانشناسی دانشگاهی رو گرفتم و خوندم در حد حفظ شدن ... خلاصه که الان کلی چیز بارم شده . زهرا خانم خواهش می کنم منو جدی بگیر و به سوال هام جواب درست و درمون بده ...
 

حضور و غیاب

 

اشتراک