• وبلاگ : عاشقي هم عالمي داره ...
  • يادداشت : دوباره .. خدارو شكر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    ببين من جواب سوالاتنو سر فرصت دادم.

    فقط خواهشا راجع به اون يارو كه تيكه كلامش(هيچي ولش كن) هست چيزي نپرس چون باعث ميشه تا يه ساعت گريه كنم

    در ضمن من احتمالا بعد از امتحاناي خرداد ميام نت

    فكر نكني بي خيال شدم

    با شبنم دوستم و با هم توي يه مدرسه هستيم. من از شبنم پنج ماه بزرگترم. دوستيمون واقعا اتفاقي شروع شد. دوسش ندارم. بعضي وقتا واقعا تحملش مي کنم. دلم براش نمي سوزه.

    اون طور که فهميدم براش خيلي مهم هستم.

    در اون حد براي من مهم نيست. آره خيلي وقتا از خيلي آدما جلوي اون حرف مي زنم. نمي دونم . من نمي فهمم آدما از حرفام ناراحت ميشند يا نه. اگرم شده من نفهميدم. يه دختره توي مدرسه مون هست اسمش نيلوفره. من ازش خوشم مياد. يه مدت هم با هم دوست بوديم ولي کلاسامون عوض شد. وقتي مي بينمش ازش حرف مي زنيم کاملا مشخصه وقتي من به نيلوفر زل زدم نمي تونم بفهمم شبي از حرفام ناراحت ميشه يا نه.

    آره... منو خيلي دوست داره.

    نوشته هاشو خوندم و فهميدم. نه خودش خيلي سختش بود. حرکاتش هم البته ضايع بودند يه کم. اون خيلي بيشتر از من چرت و پرت مي نويسه. نه شايد ناراحت نشد از اينکه نوشته هاشو خوندم.

    نمي دونم

    خيلي خيلي خيلي احساساتي و حساس هست. همين حساس بودنش اعصاب منو داغون مي کنه.

    اين سوالتو نفهميدم. من و شبي هر دومون خيلي تنهاييم.

    نه وقتي مي دونم چرا ازش بپرسم.

    اره بعضي چيزا رو خيلي خوب درک مي کنه.

    آره ميگه هيچ کس نيم رخي متناسب تر از من نداره. صدامم ميگه خوبه ولي ميگه وقتي رپ مي خونم به خوبي وقتايي که آهنگ آروم مي خونم نيست.

    آره دقيقا

    اين ادامه ي نظر قبليمه

    خدايا نمي تونم باور کنم که تو اونو نشناسي. اون تمام حرکات منو حفظه. بعضي وقتا اون يادم مياره و من مثلا مي فهمم الان که ناراحت هستم چونه م منقبض شده.(قبل از اينکه شبي بهم بگه نمي دونستم موقع ناراحتي چونه م منقبض ميشه.)

    آره... اگه همون وجه مشترک ها هم نبودند ديوونه ميشه.

    نمي دونم شايد هيچ کدوم تاثير نذاشتيم

    آره يه ديسکت هست بعضي وقتا رد و بدل مي کنيم ولي هروقت دست منه شيش ماه طول مي کشه تا بهش بدم. من حرف زدنو ترجيح ميدم. يه بار هم چند تا دروغ بهم گفته بود روي کاغذ اعتراف کرد.

    راستش نمي دونم. فکر نکنم با من مقايسه شون بکنه.

    خب ما يه دوست مشترک داريم به اسم فهيمه که پيش دانشگاهيه. يه روز زنگ ناهار فهيمه الويه آورده بود. من پهلوي دوستاي خودم نشسته بودم. مثل اينکه الويه شون زياد اومده بود. اومد به من گفت الويه مي خواي؟ منم خب الويه خيلي دوست داشتم گفتم اره. بعد شبي رو ديدم خب جنب و جوشش مثل من زياد بود. آشنا شديم. چند روز بعد هم رسما دوست بوديم.

    هم محله اي نيستيم.

    شبي زودتر از من مي رسه. اون روي نيکت توي حياط ميشينه اگه نرم طرفش از پله ها برم بالا منو مي بينه امکان داره ناراحت بشه در نتيجه ميرم پيشش و خب همديگه رو بغل مي کنيم.

    آره وقتي ناراحته انگار با ديدن من خوشحال ميشه يا حداقل سعي مي کنه ناراحتيشو نشون نده.

    توجيه خاصي نداره ولي از اين کارش خوشم مياد. من هيچ وقت نمي تونم ناراحتيمو قايم کنم.

    هر دو مورد درسته.

    اره. دلش خيلي شور مي زنه. گاهي ميگه قلبم واسه سينه م بزرگه داره پرپر مي زنه.

    آره وقتي حرف احساسي مي زنه نفس کم مياره. بدبختي وقتي نفس مي کشه از حرف زدنش منصرف ميشه و حرص منو در مياره. آره دستمو مي گيره بعضي وقتا دستش خيلي سرده.

    اره... يه بار تمام استعداد و توانايي و احساساتمو به کار بردم و اون بيشتر از دو کلمه حرف نزد.و..

    آره دقيقا هر وقت ميگه حالم خوبه و مکث مي کنه مطمئن ميشم عمرا حالش خوب نيست

    آره

    آره بعضي وقتا نراحت ميشم از خيره شدنش به صورتم

    ميگه چشمام خيلي قشنگه

    نمي دونم چرا مي خوام تمومش کنم